من دلتنگی را در آغوش تو یاد گرفتم
و فراموشی را در برابر چشمانت
چیزی در میان نیست...برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 67
تو سیاهی شنبه ۲۱ بهمن ۹۶ و تلخی فرداش، درد من گم شد. چیزی در میان نیست...
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 77
دردم میاد از خیال اشتباهی که قشنگه. چیزی در میان نیست...
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 91
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 95
برچسب : تباهی, نویسنده : poshtedariaha بازدید : 88
دلم بدجور تنگ شده برای اینکه حالم برات مهم باشه.که بیای ازم بپرسی حالت چطوره؛ من بگم مرسی و تو بگی مرسی که جواب من نیست.بیای جلو بگی چشماتو ببند و من غرق شم تو آبی دنیای خیالیمون.پنجره رو باز کنی و باد ببرتمون به شهری که من دختر کوچولوی اون بودم.
دلم تنگ شده برای اینکه چشماتو ببندی و خیالم کنی.
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 78
تلخ است که چُنین می خندم.
ببین به کجا رسیده ایم که خنده و اشک، همه جز تلخی نیست.
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 87
نذار آدما تو زندگیت بشن یسری آهنگ، یسری مسیر، یسری حرف و یسری رنگ؛
بیا و کاری که من کردم و نکن که این راه را نه سرانجامی هست و نه بازگشتی.
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 59
از اشک هایی که هیچگاه تلخی اش را نچیشیدی نمی گویم؛
آنچه او بر دوش می کشد از همان دردها است که نمی فهمی.
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 66
چه بی رحمانه چشم هایم را با دستمالی خفه می کنم.
چیزی در میان نیست...
برچسب : نویسنده : poshtedariaha بازدید : 81